به نام کلام دروغین عشق
چند وقتی بود که میخواستم برای تو درد این قلبی را که شکستی و رفتی بنویسم
اما تا میخواستم بنویسم قطره های اشکم بر روی کاغذ میریخت
و نمی توانستم آنچه را که میخواهم بر روی صفحه کاغذ
خیس بنویسم.حالا دیگر یک قطره اشک نیز در چشمانم نمانده و
همان قلب شکسته ام تنها یادگار از عشقت به جا مانده
قلبی که یک عالمه درد دارد ، دردی که مدتهاست دامنگیرش شده است.
از آن لحظه ای که رفتی در غم عشقت سوختم و با لحظه های تنهایی ساختم.
نمی توانستم از او که مدتها همدل و همزبانم بود جدا شوم ،
اما تو رفتی و تنها یک قلب شکسته سهم من از این بازی عشق بود
یک بازی تلخ که ای کاش آغاز نمیکردم تا اینگونه در غم پایانش بنشینم
تو که میخواستی روزی رهایم کنی و چشمان بی گناهم را خیس کنی
چرا با من آغاز کردی!
نظرات شما عزیزان:
sanaz 
ساعت11:32---10 خرداد 1392
inja zamin ast...saat be vaghte ensaneiat khab ast..del ajab mojode sakht jani ast..hezar bar tang mishavad mishekanad misozad,mimirad,,,va baz ham mitapad,,, baraye dooost
†ɢα'§ : <-TagName->
سه شنبه 7 خرداد 1392برچسب:
,
17:58
|- ♥اکبر♥
-|